شاعر اگر سعدی شیرازی است . . .
ترانه های من دگر بوی تو را نمی دهد
بوی بهار رفته چون از دل این ترانه ها
گذشت روزگار خوب و رفت فصل وصل ما
چگونه باز پرکشم به بال عاشقانه ها
در امتداد روزها فسرده شد شکوه عشق
حسرت و افسوس شده حاصل کارزار ما
روز به شب رسید و رفت عیش کجاست حسرتا
وصل و فراق توامان ، معجزه زمان ما
با تو و بی تو بوده ام در همه ی ثانیه ها
تیر خلاص را بزن سوخته گشت جان ما
+ نوشته شده در یکشنبه بیست و هشتم بهمن ۱۳۸۶ ساعت 11:14 توسط جواد شیردل
|