شبیه

 

گرد و غبار و دود اسفند

آمیخته به بوی پهن اسب

اسب که نه ،

چیزی شبیه اسب .

یابویی یا خری چیزی از این دست

نانجیب تر از اسب .

با شرکت حسین (ع)

حسین که نه چیزی شبیه حسین ،

نه

بی هیچ شباهتی

چیزی به نام حسین (ع)

جماعت اما درست .

جماعت همیشه شبیه جماعتند .

 

 

 

پ ن :

1- تعزیه به عنوان یک نمایش آیینی این روزها بسیار زیان دیده است .

2- بی ربط است اما اسم این مرد را سرچ کنید و شعرهاش رو بخونید : عظیم زارع . اینم نمونش.

3- ببین چی پیدا کردم . اینجا . 

تادل هرزه گرد من رفت به چین زلف تو . . .



خودکار قرمز را بر می دارند.

خطی می کشند دور تا دور.

به شعاع یک من

بدون تو

به شعاع یک تو

بدون من

این یعنی حریم

مبادا که حرمتی بشکند .

من را محدود می کنند به ظاهر

خیال اما  پرنده تر می شود .




پ ن :  این ترانه‌ی پویا رو دوست دارم با وجود اینکه فالش می خونه .....