. . .
بی خیال بی خیال تو شدن / تا نفس دورن سینه هست / با هوای تو هوای سینه تازه می کنم / با کلام نه ، با خیال قامتت / یادهای بی اجازه می کنم / من برای این همه خیال / روزها نفس بریده ام / در میان کوچه های خواب / پلکهای خود دریده ام/ رنگ می زنم به خاطره/ روز شب همیشه تا ابد/ هرگزم مباد رفتنت / از خیال هرزه گرد و بد . . .
+ نوشته شده در جمعه نوزدهم آبان ۱۳۹۱ ساعت 9:26 توسط جواد شیردل
|