ساخت سریالهای مناسبتی در سیما سابقه ی کمی ندارد . این روزها و با این همه ادعای این رسانه برای برتر بودن در منطقه دیگر نمی توان مثل سالهای گذشته شتابزدگی را دلیل ضعف سریالهای تلویزیونی قبل و بعد ازافطار دانست .

خاطرتان هست که یکی از سریالهای پر سر و صدای مناسبتی سیما با نام "کمکم کن " به موضوع برزخ و روح می پرداخت . بعد از موفقیت این سوژه در اذهان مردمی تا سالها این فکر دستمایه ی ساخت سریالها و فیلمهای زیادی بوده و هست . کمی دقت در فیلمها و سریالهای این روزها و شبها به ما نشان می دهد که نگاه دم دستی و بسیار سطحی به این اعتقادات که از مهمترین اصول ارزشی و فکری اسلام (اصل معاد ) می باشد باعث شده شاهد آثار بسیار کم ارزشی از این دست باشیم .

در تمامی این نمونه ها شاهد آن هستیم که در اثر یک اتفاق یا تصادف مرگ یک شخصیت در داستان رقم می خورد و سپس روح شخص از بدنش جدا شده و سرگردان می شود . در این لحظات معمولاً نویسنده احساس می کند احتیاج به یکی دو موقعیت کمیک دارد. مثلاً روحی که نمی تواند دری را باز کند یا چیزی را بردارد و یا حرفهایش را دیگران نمی شنوند . با جلوتر رفتن داستان و فهمیدن موضوع  ، روح داستان ما دچار استیصال می شود و بعد که با شرایط کنار آمد به این طرف و آن طرف سرک می کشد و خوبی و بدی های سایر شخصیتها را تماشا می کند .

اوج کم توجهی به اعتقادات مذهبی مردمی زمانی رقم می خورد که در بعضی از این نمونه ها جسد نیمه جان یا همان مرده ی روی تخت بیمارستان در یکی از شبهای قدر در اثر دعاهای اطرافیان به هوش می آید .

در این حال مرده ای که دوباره فرصت حیات یافته سعی در جبران اشتباهاتش می کند و همان تحول تکراری دوباره رقم می خورد .

به نظر نگارنده تولید چنین آثاری اگر می خواهد منطبق بر اصول اعتقادی این سرزمین باشد  نیاز به ملزوماتی چون  داستان منسجم و تازه ، عوامل تولید حرفه ای ، جلوه های ویژه باورپذیر وبازیگران توانمند دارد .

اصرار دست اندرکاران به تولید چنین آثاری بدون توجه به سنگینی موضوع  و مواردی که ذکر شد شاید یکی از دلایل از دست رفتن سوژه های خوبی از این دست باشد.