ذره ذره های ابرسیاه  متورم از درد .

چکه چکه‌های  باران می شود .

گریه می کنیم

در هم می آمیزیم

من و ابر ،

قطره ها نیز .

اشک و باران .

ابر خالی می شود از تورم

من اما . . .