این عصرهای لعنتی . . . (2)
بین منتشر کردن یا نکردن این مطلب دو دل بودم :
این عصرهای لعنتی و جمعه های بد
پاینده مانده است توگوئی که تا ابد
***
وقتی کرانه های خیالم به سمت توست
میترسم از تداوم آن خاطرات بد
***
گفتی حرام شد آن بوسه های آتشین
بسیار مثل تو زده بر سینه دست رد
***
خلوت گزیدهی من ،این عصرعصر توست
آماده ام همیشه به انجام کار بد
***
تاکید کردهای که مودب شوم کمی
درخلوتند آدم و حوا شبیه دد
***
این عصر جمعه و یاد تو و قلم به دست
فکرم نمی دهد به نوشتار خوب قد
+ نوشته شده در شنبه چهارم اردیبهشت ۱۳۸۹ ساعت 16:7 توسط جواد شیردل
|