دهانت بوی انسانیت می داد .

بوی ترحم به یک مسافر

من اما لابلای دندانهایم شهوت لانه کرده بود  .

چه ناشیانه گزیدم لبهایی را که محبت را گاه به گاه برایم ترانه می کرد.

.

.

امروز اما تشنیع  آلودن آن به این سودی ندارد ...

چرا که تو رفتنی  بودی

هرچند  طعم شیرین پریدن کنارتو را به خاطرم سپرده ام

 

پ ن : رنگها با معنی هستند ... .