شب نوشته
۱)
کفشهایت ابریست
از آسمان تازه رسیده ای
فقط تو را به خدا
با کفش روی فرش دلم نیا
نقش و نگارش با نم نم باران میانه ای ندارد
----------------------
۲)
من برنده شدم
بدون آنکه تو ببازی
تو کنار کشیدی
از ترس باخت
و دست من بی هیچ زحمتی بالا رفت !
----------------------
۳)
همه چیز شفاف شد
به وضوح همین مستی
و دوخط ممتد که خیسی گونه هایم را پیمود . . .
در طلوع صبح فردا
تنها یک شعاع نور در دلم خواهد دمید
دعا برای خوشبختی تو ...
پ ن : شبها گاهی دیوانگی می کنم . اینها ثبت شده اند . حالمان در آستانه ی سفر بسیار خوب است . عکسهای زیادی دارم از مجموعه ی قبلی نمی دانم چرا نمایش نمی دهد ؟؟؟
عکسهای پست قبل رو در فتوبلاگم ببینید . لینکش در قسمت پیوندها هست .
+ نوشته شده در یکشنبه بیستم بهمن ۱۳۸۷ ساعت 11:52 توسط جواد شیردل
|