پی نوشت پست قبل . . .
منِ عاریه ای
توی کرایه ای
تو از روی عادت
من از روی شیطنت
تو خجل از کاری که نکردی
من بی محابا از اینکه ناشناسم
تو نگران از رنجش من
من وحشی از خواهش با تو بودن
(به واسطه ی جنست نمی فهمی که از تو سوء استفاده کردم )
ولی ...
چه ساده می پنداری که من توام
که تجربه ی شیرین اولین را دوباره در دیگری امتحان کنم
من بدنبال تو در دیگری نخواهم گشت .
یکبار درک یافتن تو شیرین تر از عمری بدنبال تو پنجه به دیوار کشیدن است .
(عجیب است که تو با چشم باز نتوانستی مثل من چشم بسته غیب بگویی )
+ نوشته شده در شنبه هفتم دی ۱۳۸۷ ساعت 14:34 توسط جواد شیردل
|