ظهر رفتم ناهار (شایدم نهار ) . برگشتن دیدم یه لوله ترکیده . قطره های ریز آب شب تا صبح تن درخت رو به این زیبایی نوازش کرده بود و سرما هم از خجالت هر دو در آمده بود .
به هر حال منظره ی خوبی بود .
پ ن : سه پست برای امروز . پرکار شدیما . فقط امروز سرم خلوته . کسی نمیاد اینجا چرا ؟
+ نوشته شده در یکشنبه بیست و چهارم آذر ۱۳۸۷ ساعت 15:39 توسط جواد شیردل
|