خدایا

امشب شب قدره . نمی دونم تو این سال چه کردم که حس و حال مناجات ندارم . امروز یکی بهم التماس دعا گفت . خودت میدونی چقدر به کمکت احتیاج داریم . پس بدادمون برس. بدادش برس . کمکش کن . نذار اشتباه کنه و غلط بره . نذار اشتباه کنیم و جاده رو عوضی بریم .  خدا خودت دستمونو بگیر . میگن تقدیرمون تو این شباس . تقدیرمونو خوش بنویس . خدا دلمونو وا کن حالمونو نگیر . دستمونو بگیر .

 چی بگم از گناه که فروگزار نکردیم تو این یه ساله . پارسال تا امسال ماه رمضون دعا کردن یادمون رفته . تو این وانفسا اگه تو هم به داد من و ما نرسی دست به کدوم طرفی دراز کنیم . دور و برمونو دل خوشی پرکرده به چیزایی که دل خوش کنکه ولی" دل خوش سیری چند ؟"

 دنبال سرگرمی میگردیم ولی سرگرم زندگی و روزمرگی شدیم . مبادا یادمون بره کی بودیم . کجا بودیم . از کجا اومدیم و به کجا باید بریم . که اونوقت راه رو هم اشتباه میریم . خدا به فریادمون برس از این همه زندگی خسته شدیم . از روزمرگی هاش . امروز به یکی میگفتم عشق توی دوری نمود میکنه . در وصال به روزمره گی دچار میشی و عشق رو گرد و غبار وصل میگیره . این مال عشق زمینیه . عشق به تو که همش فراقه !

 

آهان فهمیدم باید حال گیری کنی  تا یادمون بیاد تو هم هستی . عاشقت بشیم چون نیاز بهت داریم . آخه عشق از کمبوده . کمبود عاطفی . تنهایی ، یا جنسی ، همش عشق میاره .

خدا کم دارمت تو زندگی ولی حالمو نگیر . میدونم هستی . ولی کم دارمت .

به دادم برس

به دادش برس